مرکز آفرینشهای هنری معبر
مرکز آفرینشهای هنری معبر
وصیت آیت الله العظمی بهجت(ره) به فرزندش سفارش آیتالله بهجت در مورد عزاداری برای اباعبدلله علیهالسلام سفارش پدرم همیشه این بود که خدا میداند این توسلات برای انسان چه میکند. این توسل برای انسان یک ارتباط است. چهطور وقتی یک لامپ را به الکتریسیته متصل میکنیم، نور میدهد. انسان اگر به اینها متوسل شود، اسباب وصل میشود. این توسل، یاد معشوقِ معشوق افتادن است. چون این بزرگواران عاشق خداوند بودند و خدا نیز عاشق آنها بود. انسان وقتی به آنها متصل شود، انگار به خدا متصل شده است. این توسلات انسان را خدایی میکند. نظر ایشان این بود که انسان هرچه میتواند در این زمینه کم نگذارد. لذا خود ایشان با آخرین توانش میآمد. ایشان در وصیتنامه خود ذکر کردند که بعد از من از ثلث ماندههایم، مجلس عزا و روضه سیدالشهدا (ع) را اقامه کنید. ایشان میگفت اگر من در عمرم 50 سال مراسم گرفتم، کم است و بعد از من شما باز هم برایم مراسم روضه اباعبدلله (ع) را بگیرید. ایشان روی این مسائل خیلی توصیه و تأکید داشت. از زمان قدیم که من بچه بودم، ایشان به شرکت در این مجالس التزام داشت. شرکت در مجالس این بزرگواران را عظمت بخشیدن به یاد و نام آنها میدانست. لذا میگفت شرکت در این مجالس تعظیم شعائر است. ما باید به شعائر خود عظمت بخشیده و عزیز نگه داریم و برایمان مهم باشد و به آنها اعتنا کنیم و برایشان وقت بگذاریم و عمر عزیز خود را صرف آن کنیم. در این روزها خواندن زیارت عاشورا را به خصوص در تاسوعا و عاشورا با احوالات بیشتری انجام میداد. به ما توصیه میکرد در این روزها (ایام محرم) این زیارت را بخوانید. اما در این روزها ایشان اصلا همان لبخند را هم نداشت و پیوسته گرفته بود و به یاد امام حسین (ع) در حزن بود و میگفت: همین به یاد آنها بودن را فقط خدا میداند چقدر اجر دارد. ایشان اصرار داشت وقتی مجلس میگیرید، برتریها و امتیازات اهل بیت (ع) را بگویید. فضائل و مناقب این حضرات را بگویید و نسبت به این قضیه ابراز احساسات کنید. حتی اگر گریه و اشک شما نمیآید، حالت گریه به خود بگیرید و در حال حزن باشید. تباکی کنید.
مرحوم حضرت آیة علی قاضی رحمة الله علیه می فمودند: محال است انسانی به جز از راه سیدالشهدا علیه السلام به مقام توحید برسد. سریان فیوضات و خیرات از مسیر حضرت سیدالشهدا علیه السلام است و پیشکار این فضیلت هم حضرت قمر بنی هاشم ابالفضل العباس علیه السلام است.
در ایام جوانی ، دختری رعنا و زیبا از بستگان ، دلباخته من شد و سرانجام در خانه ای خلوت مرا به دام انداخت0 با خود گفتم: رجبعلی ، خدا می تواند تو را خیلی امتحان کند ، بیا یکبار تو خدا را امتحان کن و از این حرام آماده و لذت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن0 سپس به خداوند عرضه داشتم : خدایا ، من این گناه را برای تو ترک می کنم ، تو هم مرا برای خودت تربیت کن0 " شیخ رجبعلی خیاط "
با خداوند انسی داشتم، التماس کردم که بدانم راز خلقت چیست؟ به من فهماندند که راز خلقت ، احسان به خلق است. شیخ رجبعلی خیاط یک شنبه 26 آذر 1391برچسب:خدا , دل ,مهمانی, دعوت , رجبعلی خیاط, :: 21:54 :: نويسنده : معبری به سمت خدا
هی نگو دلم اینطور می خواهد ، دلم آنطور می خواهد ، ببین خدا چه می خواهد0 وقتی مهمانی می دهی ، ببین هر کس را که خدا بخواهد دعوت می کنی یا هر کسی را که دلت بخواهد0 " شیخ رجبعلی خیاط "
غیبت کننده در صورتی که توبه کند و بمیرد آخرین کسی است که به بهشت وارد می شود؛ و کسی که غیبت کند و بر ادامه آن اصرار ورزد، اولین کسی است که وارد جهنم شود0 " پیامبر اکرم صلی الله علیه واله " نماز را در اول وقت بخوانید. آنوقت خواهید دید که چگونه سلولهاى مغز شما پذیراى علم مىگردد. آیت الله حق شناس نامه ای از سوی پروردگار به همه انسان ها سوگند به روز وقتی نور می گیرد و به شب وقتی آرام می گیرد که من نه تو را رها کرد هام و نه با تو دشمنی کردهام(ضحی 1-2) افسوس که هر کس را به تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را به سخره گرفتی. (یس 30) و هیچ پیامی از پیام هایم به تو نرسید مگر از آن روی گردانیدی.(انعام 4) و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام(انبیا 87) و مرا به مبارزه طلبیدی و چنان متوهم شدی که گمان بردی خودت بر همه چیز قدرت داری. (یونس 24) و این در حالی بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمی توانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمی توانی از او پس بگیری(حج 73) پس چون مشکلات از بالا و پایین آمدند و چشمهایت از وحشت فرورفتند و تمام وجودت لرزید چه لرزشی، گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم که باورم میکنی اما به من گمان بردی چه گمان هایی .( احزاب 10) تا زمین با آن فراخی بر تو تنگ آمد پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری، پس من به سوی تو بازگشتم تا تو نیز به سوی من بازگردی ، که من مهربانترینم در بازگشتن. (توبه 118) وقتی در تاریکی ها مرا به زاری خواندی که اگر تو را برهانم با من میمانی، تو را از اندوه رهانیدم اما باز مرا با دیگری در عشقت شریک کردی (انعام 63-64) این عادت دیرینه ات بوده است، هرگاه که خوشحالت کردم از من روی گردانیدی و رویت را آن طرفی کردی و هروقت سختی به تو رسید از من ناامید شدهای.(اسرا 83) آیا من برنداشتم از دوشت باری که می شکست پشتت؟(سوره شرح 2-3) غیر از من خدایی که برایت خدایی کرده است ؟(اعراف 59) پس کجا می روی؟(تکویر26) پس از این سخن دیگر به کدام سخن می خواهی ایمان بیاوری؟(مرسلات 50) چه چیز جز بخشندگی ام باعث شد تا مرا که می بینی خودت را بگیری؟(انفطار 6) مرا به یاد می آوری ؟ من همانم که بادها را می فرستم تا ابرها را در آسمان پهن کنند و ابرها را پاره پاره به هم فشرده می کنم تا قطره ای باران از خلال آن ها بیرون آید و به خواست من به تو اصابت کند تا تو فقط لبخند بزنی، و این در حالی بود که پیش از فرو افتادن آن قطره باران، ناامیدی تو را پوشانده بود. (روم 48) من همانم که می دانم در روز روحت چه جراحت هایی برمی دارد ، و در شب روحت را در خواب به تمامی باز می ستانم تا به آن آرامش دهم و روز بعد دوباره آن را به زندگی برمی انگیزانم و تا مرگت که به سویم بازگردی به این کار ادامه می دهم. (انعام 60) من همانم که وقتی می ترسی به تو امنیت میدهم. (قریش 3) برگرد، مطمئن برگرد، تا یک بار دیگر با هم باشیم. (فجر 28-29) تا یک بار دیگه دوست داشتن همدیگر را تجربه کنیم. (مائده 54)
زرتشت می گفت زندگی خود را بر چند اصل استوار کردم 1. دانستم کار مرا دیگری انجام نمی دهد ، پس تلاش کردم 2. دانستم که خدا مرا می بیند ، پس حیا کردم 3. دانستم رزق مرادیگری نمی خورد ، پس آرام شدم 4. دانستم پایان کارم مرگ است ، پس محیا شدم چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:امام , تفسیر , فرمان بردن, عاشورا , کوفیان, :: 20:41 :: نويسنده : معبری به سمت خدا
زمانه عجیبی است! برخی مردمان امام گذشته را عاشقند نه امام حاضر را می دانی چرا ؟؟؟ امام گذشته را هرگونه بخواهند تفسیر می کنند اما امام حاضر را باید فرمان برند! و کوفیان عاشورا را اینگونه رقم زدند سید مرتضی آوینی چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:پیوند با جهاد و شهادت, امام غائب ,امام قائم, :: 20:37 :: نويسنده : معبری به سمت خدا
زاهدان و عابدانی که پیوندی با جهاد و شهادت ندارند خواسته یا نا خواسته دوستدار امام غائب اند نه امام قائم مطلوب اینان غائب آل محمد (عج) است نه قائم آل محمد (عج) آیت الله جوادی آملی غدیر کربلای عوام بود و کربلا غدیر خواص در غدیر با اینکه بیعت گرفته شد جفا شد و در کربلا با اینکه بیعت برداشته شد وفا شد.
امام خامنه ای (دامت برکاته)
اهل کوفه نبودن یعنی این که بدانی تا حسین (ع) نیامده ، ولی امر ، (( مسلم )) است. و اینک نیز هنوز اماممان (عج) نیامده ...
آقازاده ي آيت الله شيخ محمد كوهستاني مي گويد :
با حسین از یا حسین یک نقطه کم دارد ولی با حسین بودن کجا و یا حسین گفتن کجا ؟؟؟
آیت الله بهجت (ره) : گریه بر مصائب اهل بیت (ع) و به خصوص سید الشهداء (ع) شاید از آن قبیل مستحباتی باشد که مستحبی افضل از آن نیست. گریه از ترس خداوند هم که همین جور است شاید افضل از آن نباشد. نه تنهـا تیر و تیغ و سنگ بوده سر پیراهــــن تو جنگ بوده ولی شرمنده زینب دیـر فهمید که انگشتـر به دستت تنگ بوده
... تنها تو بودی که خوب فهمیدی استخوانی که در گلوی علی(ع) بود سه شعبه داشت شش ماه علی بودن را طاقت آوردی...
بانگ هیهات حسینی است رسیده از راه هــــر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله هان ای منتظران مهدی (عج) بهوش باشید که قاتلان حسین (ع) نیز روزی جزء منتظرانش بودند.
شیخ رجب علی خیاط عارف بزرگ می فرماید: پیش از آنکه منزل عوض کنید. آرزوهای مرده ها را عملی کنید: آنان آرزو می کنند که حتی برای یک لحظه به دنیا برگردند و عملی مورد رضایت خداوند انجام دهند ... از خودم می پرسم آماده رفتن هستی ؟ اگر همین الان مرگت فرا برسه؟؟؟ حق الناسی بگردنت نیست ؟؟؟ حق الله چطور ؟؟؟ مطمئنی که به بهشت می روی نه جهنم ؟؟؟ خدایا تا ما را نبخشیده ای ازین دنیا مبر !!!
خدایا از تو امان می خواهم،
حمام آخر .... شنبه 15 مهر 1391برچسب:نابغه جنگ, :: 11:21 :: نويسنده : معبری به سمت خدا ............................نابغه ی ِ جنگ ...........................
گریه بر بهشتیان ممنوع!
مسعود گفت: چرا برای امام حسین [علیه السلام] گریه می کنی؟ شش ماه بعد، وقتی پدر مسعود را خاک میکردند، بالای قبر پدر سخت گریه میکرد و با بیتابی اشک میریخت. در راه بازگشت باز با خودم گفتم: اما تا یاد دارم پدرش آدم بدی نبود! هنوز برای شهید شدن فرصت هست، دل را باید پاک کرد. امام خامنه ای
گر هوای زیارت حضرت زهرا (س) را داری ...
مرحوم آيت اللّه سيّد محمود مرعشى نجفى ، پدر بزرگوار آيت اللّه سيد شهاب الدين مرعشى (ره) بسيار علاقه مند بود كه محل قبر شريف حضرت صدّيقه طاهره (س) را به دست آورد. ختم مجرّبى انتخاب كرد و چهل شب به آن پرداخت. شب چهلم پس از به پايان رساندن ختم و توسّل بسيار، استراحت كرد. در عالم رؤيا به محضر مقدّس حضرت باقر(ع) و يا امام صادق (ع) مشرّف شد. امام به ايشان فرمودند: «عَلَيْكَ بِكَرِيمَةِ اَهْل ِ الْبَْيت ِ.» يعنى به دامان كريمه اهل بيت چنگ بزن . ايشان به گمان اينكه منظور امام (ع) حضرت زهرا(س) است، عرض كرد: «قربانت گردم، من اين ختم قرآن را براى دانستن محل دقيق قبر شريف آن حضرت گرفتم تا بهتر به زيارتش مشرّف شوم.» امام فرمود: «منظور من، قبر شريف حضرت معصومه در قم است.» سپس افزود:« به دليل مصالحى خداوند مى خواهد محل قبر شريف حضرت زهرا(س) پنهان بماند; از اين رو قبر حضرت معصومه(س) را تجلّى گاه قبر شريف حضرت زهرا(س) قرار داده است. اگر قرار بود قبر آن حضرت ظاهر باشد و جلال و جبروتى براى آن مقدّر بود، خداوند همان جلال و جبروت را به قبر مطهّر حضرت معصومه(س) داده است.» مرحوم مرعشى نجفى هنگامى كه از خواب برخاست، تصميم گرفت رخت سفر بر بندد و به قصد زيارت حضرت معصومه (س) رهسپار ايران شود. وى بى درنگ آماده سفر شد و همراه خانواده اش نجف اشرف را به قصد زيارت كريمه اهل بيت ترك كرد . اللهم عجل لویک الفرج
هر جمعه که شد بیا، ما بیداریم این جمعه فقط نیا، عروسی داریم
از جور زمانه ما شکایت داریم اندازه کوه و صخره حاجت داریم
ما مشکلمان گرانی و بیکاریست آقا به نبودن تو عادت داریم
صد موعظه کن ولی زتسلیم نگو از خمس و زکات و ضرب و تقسیم نگو
آقا تو بیا ولی فقط با یک شرط از آن چه که ما دوست نداریم نگو!
تنهای اول دارنده بیشترین مدعی انتظار در دنیا امیر المؤمنین علی (ع):
دنیا خودش ذلیلانه پیش تو می آید. میگویند شیشه ها احساس ندارند یا حسین (ع) آرام گریست. آخرین مطالب پیوندهای روزانه پيوندها نويسندگان |
||
|