مرکز آفرینشهای هنری معبر
مرکز آفرینشهای هنری معبر
پنج شنبه 7 مرداد 1394برچسب:نماز شب , مباهات خداوند , آمرزش گناهان, :: 23:21 :: نويسنده : معبری به سمت خدا
رسول خدا (ص) : آیا نمی بینید که بنده ام از رختخواب لذیذ برای خواندن نمازی که بر او واجب نکرده ام، برخاسته است ؟ گواه باشید که من او را آمرزیدم. (وسائل شیعه ج 8 ص 157)
چهار شنبه 7 مرداد 1394برچسب:دختر چادری ، ده هزار تا لایک , چادر, :: 23:15 :: نويسنده : معبری به سمت خدا حرف یه دخترچادری که ده هزارلایک تو بیتاک داشته
شما ﺧﺎﻧﻢ ﺧﻮﺵ ﺗﯿﭙﯽﮐﻪ ﺗﻮ خیابون ﻣﻨﻮ ﭼﭗ ﭼﭗ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﯽ!ﺑﺒﯿﻦ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻦ ﻣﻦ ﮐﻪ ﭼﺎﺩﺭ ﺳﺮَﻣﻪ ﻋﻘﻠﻢ ﻧﻤﯿﺮﺳﻪ ﮐﻪ ﺁﺩﻡ ﺑﺎ ﻣﺎﻧﺘﻮ ﺭﺍﺣﺖ ﺗﺮ ﻭ ﺁﺯﺍﺩ ﺗﺮِ! ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻦ ﺯﯾﺮ ﭼﺎﺩﺭﻡ ﮐﻮﻟﺮ ﮔﺎﺯﯼ ﺭﻭﺷﻦ ِ... ﺧﯿﻠﯽ ﻫﻢ ﮔﺮﻣﻪ! ﺍﺻﻦ ﺩﺍﻏﻪ ! ﻻﮎ ِﻗﺮﻣﺰ ﻧﻤﯿﺰﻧﻢ ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﯽ ﺳﺮ ﺩﺭ ﻧﻤﯿﺎﺭﻡ ﻻﮎ ﭼﯽ ﭼﯿﻪ ﻫﺎ! ﺑﯿﺎ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﺑﺒﯿﻦ ﻫﺮ ﺭﻧﮕﯽ ﻻﮎ ﺑﺨﻮﺍﯼ ﺩﺍﺭﻡ ! ﺧﻮﺑﻢ، ﺑﻠﺪﻡ ﺑﺰﻧﻢ ﭼﺎﺩﺭ ﺳﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺨﺘﻪ، ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﯽ ﭼﺎﺩﺭ ﺳﺮ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﭼﻮﻥ ﻣﺎﻧﺘﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﭼﺎﺩﺭ ﺗَﻨَﻤﻪ ﺯﺷﺘﻪ، ﻧﭻ! ﮐﻠﯽ ﻫﻢ ﭘﻮﻝ ﻣﺎﻧﺘﻮﻣﻮ ﺩﺍﺩﻡ! ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﻧﻤﯿﺑﯿﻨﯿﺶﺣﺎﻻ ﻣﺎﻧﺘﻮ ﻫﯿﭽﯽ..ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﭼﺎﺩﺭ ﻣﺸﮑﯽ ﭼﻘﺪﺭ ﮔﺮﻭﻥ ﺷﺪﻩ؟؟ ﺑﺨﻮﺍﯼ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﺘﺎﺏ ﮐﻨﯽ ﺳﺮ ﻧﮑﺮﺩﻧﺶ ﺑﻪ ﺻﺮﻓﻪ ﺗﺮﻩ ﺍﮔﻪ ﺷﻤﺎ ﺷﺎﻝ ﻣﯿﺨﺮﯼ ۵ ﺗﻮﻣﻦ٬ﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺷﺎﻝ ﺑﺨﺮﻡn ﺗﻮﻣﻦ ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﭼﺎﺩﺭ ﻭﺣﺮﺍﺭﺕ ﺗﺎﺑﺴﺘﻮﻥ ﭼﺮﻭﮎ ﻧﺸﻪ! ﮐﻪ ﺑﺎﻓﺘﺶ ﺟﻮﺭﯼ ﺑﺎﺷﻪ ﮐﻪ ﻟﺒﻪ ﺍﺵ ﺩﺭﺳﺖ ﻭﺍﯾﺴﻪ ﺑﺒﯿﻦ ﻣﻨﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺭﻭﺳﺮﯼ ﻭ ﮐﯿﻒ ﻭ ﮐﻔﺶ ﻗﺮﻣﺰﻡُ ﺑﺎ ﻣﺎﻧﺘﻮ ﻭﺷﻠﻮﺍﺭ ﺳﻔﯿﺪ ﺳﺖ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺑﺎ ﻏﺭﻭﺭِ ﺗﻤﺎﻡ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﻗﺪﻡ ﺑﺮﺩﺍﺭﻡﻭ ... ﺍﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﭼﯿﺰﺍ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯿﺸﻪ ﻣﻦ ﺭﻭﯼ ﺩﻟﻢ ﭘﺎ ﺑﺬﺍﺭﻡ ﻭ ﯾﻪ " ﺧﺎﻧﻢ ﭼﺎﺩﺭﯼ" ﺑﺎﺷﻢ ... ﺧﯿﻠﯽ ﭼﯿﺰﺍ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯿﺸﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﭼﺎﺩﺭﻡ ﺑﺎﺷﻢ چون بهم ثابت شده ک هرچی تنگتر بپوشم بالاتر نیستم...بلکه کالاترم....چون یادگرفتم جنس ارزون مشتری زیادداره...
شماره تلفن های مراجع بسم الله الرحمن الرحیم دوست عزیز؛شما می توانید برای اطلاع از نظر مرجع تقلید خود در مسائل شرعی با دفاتر عظام تماس بگیرید... مقام معظم رهبری در قم: 025-37746666 آیتالله سیستانی: 025-37836464 آیتالله شبیری زنجانی: 025-37740322 آیتالله صافی گلپایگانی: 025-37715511 آیتالله مکارم شیرازی: 025-37743110 آیتالله وحید خراسانی: 025-37740611 آیتالله فاضل لنکرانی: 025-37752752 آیتالله بهجت(ره): 025-37743271 آیتالله تبریزی(ره): 025-37736464 آیتالله مظاهری: 0311-4464691 شنبه 3 مرداد 1394برچسب:خاطرات جنگ , طنز جبهه , رزمنده , نوجوان, :: 23:15 :: نويسنده : معبری به سمت خدا
یه نوجوونی با تغییر در شناسنامش با هزار فیلم و کلک خودشو می رسونه به جبهه و خط مقدم شب عملیات فرمانده گفت این بچه رو بگین همین جا بمونه این قدش اندازه اسلحه هم نیست بیاد اونجا کار دستمون میده بمونه همین جا و نگهبانی بده از چادرا حالا این بچه با ذوق و شوق بسیار زیاد داشته آماده میشده که بهش میگن تو باید بمونی انگار آسمون روی سرش خراب میشه شروع میکنه به التماس و در خواست و گریه و زاری که من با هزرا درد سر و سختس تا اینجا اومدم که عملیات شرکت کنم حالا میگین نمیشه بیای هر چی گریه می کنه میگن نمیشه باید همین جا بمونی دستوره اینم دلش میشکنه میره وضو میگیره میره تو چادر فرمانده که این صحنه رو می بینه دلش می سوزه و میگه این دلش شکسته الان میره نماز میخونه و ما رو نفرین می کنه برامون دردسر میشه امشب و موفق نمیشیم برین بگید بیاد میرن توی چادر دنبالش میبینن آقا گرفته خوابیده !!؟؟ بیدارش میکنن میگن مگه تو وضو نگرفته که نماز بخونی میگه چرا میگن پس چرا خوابیدی ؟؟؟ میگه می خوام حاشو بگیرم !!!؟ میگن حال کیو میگه حال خدا رو اون منو تا اینجا اورده و نمیذاره برم منم وضو می گیرم و نماز نمی خونم همه می خندن و میگن بیا فرمانده اجازه داده که تو هم بیای اینم با خوشحالی میاد بیرون و داد میزنه سلامتیه خدای مهربان صلوات
آخرین مطالب پیوندهای روزانه پيوندها نويسندگان |
||
|